وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاء عَرِیضٍ
و چون انسان را نعمت بخشیم روى برتابد و خود را کنار کشد و چون آسیبى بدو رسد دست به دعاى فراوان بردارد (۵۱)
و چون به انسان رنجى رسد پروردگارش را -انابت کنان میخواند، سپس چون نعمتى
از سوى خویش به او ارزانى دارد، فراموش میکند که پیشتر چه دعایى به درگاه
او داشت، و براى خداوند همتایانى قائل میشود که [دیگران را هم] از راه او
گمراه سازد، بگو با کفر خویش اندکى [از زندگانى] بهره مند شو که
[سرانجام] تو از دوزخیانى
تفسیر:
همین که نعمتی را به او دادیم « نَسِیَ » نسیان ، فراموش میکند . « ما کانَ یَدْعُوا إِلَیْهِ » خدا را فراموش میکند . بعد هم میگوید : کار ، کار خدا نبود . این مدیریت من بود . کارخانه بود . آمپول بود . این قرص ، من را خوب کرد. وام آبروی من را حفظ کرد..
وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ
وَلَکِن یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَّا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ
بَصِیرٌ
و اگر خدا روزی بندگانش را فراوان گرداند در روی زمین ظلم و عصیان بسیار کنند لیکن روزی خلق را به اندازه ای که بخواهد نازل می گرداند زیرا او (بر احوال بندگانش) آگاه و بصیر است. (۲۷)